واقعیت این است که ما در بسیاری مواقع برای اندیشیدن نیاز به یک تلنگر اساسی داریم. مثلا اگر نبود گرمای طاقتفرسای این روزهای اولین ماه تابستان امسال، شاید خیلی از ما فراموش میکردیم که کشور ما به لحاظ وضعیت منابع آبی در شرایط مساعدی قرار ندارد و برای ادامه حیاتش بهشدت نیازمند مدیریتی پایدار در مصرف آب است. بارشهای خوب و مناسب سال گذشته هم بهخصوص بعد از دوره خشکسالی اخیری که از سر گذراندهایم، ناخودآگاه موجب شده در همین کوچه و خیابان هر روز شهروندانی را ببینیم که با خیال آسوده برای مثال شیر آب را تا انتها باز کردهاند و با آب شرب، اتومبیل خود را میشویند و دغدغهای هم ندارند از بابت آبی که در حال هدر دادنش هستند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرهیختگان ؛ اما موج گرمای شدیدی که امسال با آن مواجه شدهایم، گرمایی که برای مثال در ایالات متحده ده ها کشته برجا گذاشته یا همین هفته پیش سازمان حج و زیارت نسبت به وقوع بیسابقه آن در عربستان به زائران ایرانی هشدار داده یا همین تهران خودمان در روزهای اخیر دمایی چهل درجهای را تجربه کرده، تلنگری است شاید تا همانطور که کلام مقدس میفرماید، به این موضوع بیندیشیم و نسبت به آینده آن بیتفاوت نباشیم. آب بدونشک ارزشمندترین سرمایه طبیعی و ملی هر کشوری است. از دیرباز هم تمدنهای بشری در جاهایی شکل گرفتهاند که دسترسی مناسبی به آب داشتهاند. در جهان امروز نیز بخشهای مختلف زندگی بشر وابسته به آب است و واقعیت انکارناپذیری است اینکه افزایش مصرف و تخریب منابع آب امروزه در راستای تخریب پایههای توسعه یک کشور و ملت ارزیابی میشود. بخشی از این موضوع به علت خلائی است که در بسیاری کشورها بهخصوص در کشور ما ایران (علیرغم تجدیدپذیربودن این منبع حیاتی)، بین توان تامین از یکسو و شدت تقاضای آب در سوی دیگر وجود دارد. خلائی که پیشبینی میشود در آیندهای نهچندان دور منشاء بسیاری از تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جهان باشد.
امروزه با رشد روزافزون جمعیت، بالارفتن سطح رفاه و بهداشت عمومی، تحولات صنعتی و... سرانه منابع تجدیدپذیر آب در بیشتر نقاط جهان روندی نزولی یافته است و این موضوع در کشور ما که با داشتن بارش متوسط ۲۵۰ میلیمتری سالیانه، در زمره کشورهای خشک و کمآب جهان به شمار میرود، از اهمیت ویژهای برخوردار است بهطوری که در سالیان پیشرو کمبود آب در ایران، یکی از عوامل اصلی محدودکننده توسعه فعالیتهای اقتصادی به شمار خواهد رفت. همین امروز حدود ۵/۸۹ میلیارد مترمکعب از ۱۳۰ میلیارد مترمکعب آب تجدیدپذیر سالیانه کشور مورد استفاده قرار میگیرد و وقتی این میزان را با جمعیت کشور مقایسه میکنیم و بعد که سرانه آب تجدیدپذیر ایران را که در شرایط کنونی رقمی معادل ۱۷۰۰ مترمکعب است با شاخصهای جهانی مورد ارزیابی قرار میدهیم، میبینیم که براساس شاخص فالکن مارک در آستانه تنش آبی قرار گرفتهایم و از طرفی براساس شاخص سازمان ملل متحد با بحران شدید آبی مواجهیم (لازم به ذکر است فالکن مارک سوئدی سرانه آب ۱۷۰۰ مترمکعب در سال را بهعنوان شاخص تنش در نظر گرفت و براساس شاخص سازمان ملل نیز کشوری که میزان برداشت آب در آن بیش از ۴۰ درصد منابع تجدیدپذیر باشد، با بحران شدید آب روبهرو است.)
در این میان این بخش کشاورزی است که بزرگترین مصرفکننده آب به شمار میرود و طبیعتا هرگونه چالش در زمینه منابع آبی، این بخش را با بحران مواجه خواهد کرد. بخشی که وظیفه اصلی تامین امنیت غذایی کشور بر دوش اوست. بهطور متوسط رقمی نزدیک به ۹۳ درصد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی مورد مصرف قرار میگیرد، حال آنکه سهم بخشهای شهری و صنعت نیز به ترتیب ۵ و ۲ درصد از کل منابع آبی کشور است. در یادداشتهای پیشین این ستون گفته شد که طبق خوشبینانهترین سناریوهای جمعیتشناسی، جمعیت ایران تا یکی دو دهه آینده به مرز ۱۰۰ میلیون نفر خواهد رسید. در این شرایط بخش کشاورزی برای تامین نیازهای غذایی این حجم از جمعیت به ۱۵۰ میلیارد مترمکعب آب سالانه نیاز خواهد داشت که متاسفانه این مقدار در سبد آبی کشور موجود نیست. و این یعنی امنیت غذایی کشور تحت این شرایط، بهشدت با چالش روبهرو خواهد بود، شرایطی که پیشبینی میشود تحت آن سرانه آب تجدیدپذیر در کشور به ۸۰۰ مترمکعب یا حتی رقمی کمتر از این مقدار تنزل پیدا کند. بنابراین همانطور که حضرت حق فرموده باید به این موضوع اندیشید و در فکر راه چارهای بود. مطلبی که در یادداشتهای بعدی بیشتر از آن خواهیم گفت.
سلامت نیوز