موضوع کودکان بیسرپرست همچنان یکی از معضلات اصلی شهر تهران محسوب میشود و این موضوع در فصول سرد سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
با شروع فصل سرما، برخی از افراد جامعه نحوه زندگی خود را تغییر میدهند و بهدلیل اینکه در کنار خانواده خود هستند و سرپناهی دارند، با خیال راحت از زیباییهای فصل زمستان بهره میبرند، اما در این بین افرادی هستند که بهدلیل نداشتن سرپناه خاصی، با مشکلات مختلفی مواجه میشوند و با اینکه مسئولان شهرداری و سازمان بهزیستی بارها از برنامههای ویژه برای ارائه خدمات به افراد مذکور سخن به میان آوردهاند، اما موضوع کودکان بیسرپرست همچنان یکی از معضلات اصلی شهر تهران محسوب میشود و این موضوع در فصول سرد سال بیشتر مورد توجه قرار میگیرد، زیرا سرمای طاقتفرسا در فصل پاییز و زمستان، افرادی که سرپناه دارند را نیز اذیت میکند، چه برسد به افراد بیخانمان و بیسرپرستی که مجبورند در هوای سرد، شب را به روز برسانند.
در این بین شهرداری تهران براساس قانون موظف به شناسایی این افراد و انتقال آنها به مکان مناسبی است تا کودکان بیسرپرست و بیخانمانی که به دلایل مختلف از خانواده خود دور ماندهاند، بتوانند بدون مشکل خاصی در مکانهایی که شهرداری و بعضاً بهزیستی درنظر گرفته است، زندگی و حتی به ادامه تحصیل بپردازند.
متأسفانه علیرغم سخنان مکرر مسئولان شهرداری تهران درباره رسیدگی به وضعیت این افراد، اگر یک روز سرد زمستانی مناطق مختلف تهران را رصد کنیم، شاهد خواهیم بود که کودکان بیسرپرست و بیخانمان به ویژه در مناطق جنوبی تهران حضور دارند و با سرمای استخوانسوز زمستان دستوپنجه نرم میکنند؛ البته از این نکته نیز نباید غافل شویم که اکثر این افراد نیز خودشان تمایلی ندارند تا به مکانهای شهرداری یا گرمخانهها بروند!
برای بررسی این موضوع به دو منطقه شوش و مولوی رفتیم و با یک کودک حدود ۷ ساله، گفتوگوی مختصری داشتیم.
سوژه مصاحبه ما فردی به نام امیر بود که به گفته خودش روزانه ۵۰۰ هزار تومان درآمد داشت.
امیر در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا زندگی خود را روایت کرد و گفت: من بچه محله شوش هستم و البته از زمانی که یادم میآید در این منطقه هستم و وقتی که ۴ سال داشتم پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند؛ پدرم معتاد بود و مادرم دائم با او دعوا میکرد و از او پول میخواست. این مشکلات ادامه داشت تا اینکه آنها از یکدیگر جدا شدند و من هم مدتی پیش مادرم ماندم و بعد از مدتی مادرم من را تنها گذاشت و رفت. موضوع از این قرار بود که روزی از خواب بلند شدم و دیدم که مادرم برای همیشه رفته است و من هم در اوایل برای اینکه گرسنه نمانم پیش ساندویچیها میرفتم. اما خب همه آنها به من غذا نمیدادند و همین موضوع باعث شد تا به سر چهارراهها بروم و با اینکه از گدایی خوشم نمیآمد اما مجبور به این کار شدم.
البته این را نیز باید بگویم که پدر بنده نیز در آن دورانی که با ما بود، دست به هرکاری میزد تا پول مواد مخدر خود را جور کند. برای این کار حتی به من نیز میگفت برو بیرون و سر خیابان از مردم گدایی کن که مادرم بارها سر این موضوع با پدرم دعوا کرده بود، اما زمانه طوری برای من پیش رفت که در نهایت مجبور به این کار شدم و من با اینکه علاقه بسیاری به ریاضی داشتم اما چون کسی را نداشتم نتوانستم به ادامه تحصیل بپردازم. من عاشق ورزش کشتی هستم و حتی با رفقایم که این رفقا را نیز سر خیابانها و چهارراهها پیدا کرده بودم، کشتی میگرفتم.
از صبح تا شب از مردم گدایی میکردیم و به جز پولی که برای غذا نگه میداشتیم، مابقی را به فردی که به ما جا و مکان داده بود، میدادیم. این فرد که به او بابا حشمت میگوییم، روزی پیش من و ۶ تا رفیقم آمد و گفت که به شما جا و مکان میدهم اما برای من کار کنید و هر مقدار پولی که از مردم دریافت کردید به من بدهید. بیشتر مواقع در شوش هستیم و بعضی موقعها نیز به منطقه مولوی میرویم اما در مولوی شرایط زیاد درست نیست چراکه در یکی از روزهایی که به یکی از چهارراههای مولوی رفته بودیم، فردی بلندقد آمد و گفت که برای چه کسی کار میکنید و به همین خاطر به ما اجازه نداد که آنجا گدایی کنیم و الآن بیشتر در شوش هستیم.
برخی از دوستان من افغانی هستند، البته آنها با پدر و مادر خود به تهران آمدهاند ولی خانواده خود را در پایتخت گم کردهاند و شاید هم آنها این افراد را گم کردند!
دو سه باری هم مأموران آمدند و ما را به مکانی بردند و گفتند که ما به شما مکان و غذا میدهیم و فکر کنم که این افراد از دولت بودند اما بهدلیل اینکه این افراد پولی به ما نمیدادند از آنجا فرار کردیم و حالا هم دوباره پیش بابا حشمت هستیم.
براساس این گزارش، اکثر کودکان بیسرپرست به گدایی روی میآورند و مسئولان بهزیستی و شهرداری باید در نحوه ارائه خدمات به افرادشناسایی شده دقت لازم را داشته باشند تا کودکان بیسرپرست بعد از انتقال به مکانهای مشخص، از آنجا فرار نکنند. درحال حاضر بسیاری از این افراد در شهر حضور دارند و شهرداری و بهزیستی باید این افراد را شناسایی و به مراکز منتقل کنند، چراکه درحال حاضر سرمای هوا مشکلات بسیاری را برای این افراد ایجاد میکند.
انتقاد شهرداری تهران از عدم همکاری بهزیستی در راستای رسیدگی به وضعیت کودکان کار
نکته قابل توجه که مورد تأکید یکی از اعضای شورای شهر تهران نیز قرار گرفته، عدم همکاری سازمانهایی مانند بهزیستی برای ارائه خدمات به کودکان بیسرپرست با مجموعه مدیریت شهری است.
در این خصوص حسن خلیلآبادی یکی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران به خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا گفت: برخی از سازمانها و نهادهای همکار همچون بهزیستی در راستای ارائه خدمت به افراد بیسرپناه در گرمخانهها در تعامل با شهرداری تهران کوتاهیهایی دارند و با اینکه شهرداری تمام تلاش خود را برای همکاری با بهزیستی داشته است، اما اراده خوبی از جانب آنها برای ارائه خدمات به کودکان بیسرپرست وجود ندارد.
«درحال حاضر ۱۹ گرمخانه از سوی شهرداری تهران برای نگهداری افراد آسیبدیده، بیخانمان و کارتنخوابها درنظر گرفته شده است و بخش عمده حاضران در گرمخانههای مذکور نیز کودکان بیسرپرست هستند.»
حضور بیش از ۲ هزار کودک کار در مراکز بهزیستی
همچنین مهشید موقر معاون اجتماعی بهزیستی استان تهران در گفتگو با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا درباره آمار نگهداری کودکان کار در مراکز بهزیستی اظهار کرد: درحال حاضر ۲ هزار ۱۴۶ کودک کار در مراکز روزانه خدمات دریافت میکنند و ۱۰۰ کودک زیر ۱۸ سال هم در سه مرکز شبانهروزی نگهداری میشوند. مرکز یاسر ما ۳۵ کودک بین ۱۲ تا ۱۸ سال را نگهداری میکند و مرکز بعثت نیز ۳۰ کودک زیر ۱۲ سال را نگهداری میکند. همچنین مرکز شهدای افسریه که مخصوص نگهداری دختران است نیز وظیفه نگهداری ۳۰ کودک کار را دارد. این نکته را نیز باید بگویم که گرمخانههای شهرداری تهران افراد زیر ۱۸ سال را بدون حکم قضائی پذیرش نمیکنند.
ایشان بیان کردند: اینکه مسئولان شهرداری میگویند ما با آنها همکاری نمیکنیم، بیانصافی است چراکه سازمان بهزیستی براساس وظایف ذاتی که دارد، تاکنون در حوزه کودکان بیسرپرست و کودکان کار اقدامات مؤثر و گستردهای را انجام داده است.
یکی از نکاتی که در بین سخنان امیر ۷ ساله نیز به آن اشاره شد، وجود مافیا بین مجموعه کودکان کار است که البته مدیرعامل سابق سازمان بهزیستی استان تهران نیز با تأیید این خبر از پلیس درخواست کرد تا به این موضوع ورود کند.
بر همین اساس داریوش بیاتنژاد در گفتگو با خبرنگار گروه اجتماعی آنا با بیان اینکه اکثر کودکان کار از سوی برخی افراد هدایت میشوند گفت: پلیس باید به این موضوع ورود کند و باندهای مخوفی که در این حوزه تشکیل شده است را شناسایی و منهدم کند. برخی از این افراد از کودکان کار و بیسرپرست برای توزیع مواد مخدر استفاده میکنند و بهطور کلی هر نوع کار خلافی که قرار است از سوی افراد انجام شود، در قبال دریافت پول به کودکان کار واگذار میشود.
ایشان با اشاره به اینکه ۱۰۰ درصد کودکان کار متکدی هستند افزود: با بررسیهای انجام شده به این نتیجه رسیدیم که ۸۰ درصد کودکان کار از اتباع کشورهای بیگانه و ۵۰ درصد آنها بیسواد هستند.
مدیرعامل سابق سازمان بهزیستی استان تهران تصریح کرد: در جهان حدود ۲۰۰ میلیون کودک کار وجود دارد که ۸۰ درصد آنها در کشور خود نیستند و ما در سازمان بهزیستی از اداره اتباع وزارت کشور بارها درخواست کردیم که اجازه ورود غیرقانونی اتباع خارجی به کشور را بگیرد اما این مهم انجام نشد.
بیاتنژاد با بیان اینکه کودکان بیسرپرست چوب اشتباه خانواده خود را میخوردند، اظهار کرد: شهرداری تهران و سازمان بهزیستی متولی رسیدگی به وضعیت این افراد هستند و قطعاً این دو نهاد باید در رسیدگی به کودکان بیسرپرست تمام تلاش خود را انجام دهند، چراکه درحال حاضر با شروع فصل سرما مشکلات بسیاری این افراد را تهدید میکند.
ایشان تاکید کرد: اکثر کودکان کار، بیسرپرست نیز هستند و میدانیم که طبق قانون کار کردن افراد زیر ۱۵ سال در کشور ممنوع است و شهرداری و نهادهای ذیربط باید علاوه بر شناسایی این افراد، از نظر مالی نیز این افراد را پشتیبانی کنند.
براساس این گزارش، با وجود بیان اقدامات هر دو نهاد متولی در حوزه رسیدگی به وضعیت کودکان بیسرپرست، اما همچنان نیز افراد بسیاری در شهر مشاهده میشوند و امیدواریم روزی را شاهد باشیم که حتی یک کودک نیز برای بدست آوردن پول و تأمین مایحتاج زندگیاش به کار کردن مشغول نشود، چراکه کودک باید کودکی کند و از این دوران لذت ببرد.