پسر جواني كه بر اثر استنشاق گاز متصاعدشده از سمپاشي واحد مجاور طبقه مسكوني خود در كيش با قرص برنج دچار مسموميت شده بود، به دليل بيتوجهي پزشك اورژانس بيمارستان به علايم مسموميت، تاخير اورژانس در اعزام به محل وقوع حادثه و بيتوجهي مدير ساختمان به لزوم مطلع كردن پسر جوان بابت ضرورت تخليه خانه، جان خود را از دست داد.
،آرش صادقي، برادر متوفي (امين صادقي) يك روز پس از برگزاري مراسم هفتمين روز درگذشت برادر خود درباره شرح اين حادثه گفت: «برادر من 3 ماه بود كه براي كار به كيش رفته بود و در آنجا با دو تن از دوستان خود، ساكن يك واحد استيجاري بودند. يك روز بعد از سمپاشي منزل همسايه، وقتي به خانه ميروند دچار حالت تهوع ميشوند.
برادر من به اورژانس بيمارستان كيش مراجعه ميكند و پزشك اورژانس بعد از معاينه ميگويد كه بر اثر يك ويروس دچار مسموميت شده. براي برادرم سرم تجويز ميكند و برادر من به منزل برميگردد. به دليل بدتر شدن علايم، دوباره به همان دكتر مراجعه ميكند كه اين بار، پزشك اورژانس براي او قرص ضد تهوع تجويز ميكند. من حدود نيمهشب با برادرم صحبت كردم و ميگفت كمي بهتر شده. اما بعد از نيمه شب، حال هر سه نفرشان بدتر ميشود.
دوستش بعدها به من گفت حالشان در حدي بد بوده كه دچار سوزش قلب شده بودند و قدرت حركت كردن را از دست داده بودند.» برادر متوفي افزود: «يكي از همخانهها كه در اتاق جداگانهاي خوابيده بود، به صاحب كارش اطلاع ميدهد و او با اورژانس تماس ميگيرد اما عوامل اورژانس 115 ميگويند مراجعه براي مسموميت در شرح وظايفشان نيست و فقط براي موارد شكستگي و علايم قلبي ميآيند.
براي دومين بار با اورژانس تماس ميگيرد اما اورژانس با 15 دقيقه تاخير ميرسد ظاهرا برادرم فوت كرده بود و مامور ميانسال اورژانس هم هيچ وسيله احيا و دستگاه تنفسي همراه نداشته و بعد از چند ثانيه احياي تنفسي برادرم، به صاحب كار اين بچهها ميگويد من خسته شدم. شما احيا را انجام بده. در نهايت برادر من قبل از رسيدن اورژانس فوت ميكند.»
برادر متوفي در توضيح علت مسموميت اين سه جوان گفت: «واحد مسكوني همجوار اين بچهها در سايت ديوار درخواست سمپاشي داده بود و يك نفر هم به اين درخواست پاسخ ميدهد و خانه با سم حاوي قرص برنج سمپاشي ميشود. مدير ساختمان به تمام واحدها اطلاع داده بود كه در روز سمپاشي، خانه را تخليه كنند اما به برادر من و دوستانش خبر نداده بود. آنها هم بيخبر از اين اتفاق به خانه ميآيند در حالي كه گاز منتشرشده از قرص برنج، از طريق سيستم فاضلاب، وارد هواي منزل برادر من شده و باعث مسموميت و در نهايت، فوت او شد.»
برادر متوفي در اين باره افزود: «ديروز از اداره آگاهي با من تماس گرفتند و اعلام كردند كه سمپاش ساختمان، بازداشت شده و در اعترافات اوليه اقرار كرده كه حدود 60 قرص برنج در محفظه سم ريخته بوده. در نتيجه كالبدشكافي از جسد برادر من هم آثار قرص برنج پيدا شده است.
حالا ما از سمپاش، مدير ساختمان كه مساله سمپاشي را به برادرم و دوستانش اطلاع نداده، پزشك اورژانس بيمارستان كيش كه با سهلانگاري حتي يك آزمايش براي بررسي علت مسموميت در بار دوم مراجعه ننوشته و عوامل اورژانس 115 كه علاوه بر امتناع از اعزام، با تاخير 15 دقيقهاي و بدون وسايل احيا به محل حادثه آمدهاند، شكايت كردهايم.»
به دنبال اين اظهارات، يكي از همخانههاي متوفي هم كه به دليل مسموميت شديد، به بيمارستان منتقل شده بود و پس از بهبود علايم، روز چهارشنبه ترخيص شد، در توضيح اين واقعه به گفت: «شنبه هفته گذشته، واحد همسايه ما خانهاش را سمپاشي كرد. امين (متوفي) همان روز در خانه بود. ما ظهر يكشنبه به خانه آمديم و امين، بعدازظهر يكشنبه دچار حالت تهوع شد كه دوستم او را به بيمارستان رساند. پزشك عمومي اورژانس هم با يك معاينه سطحي گفت چيز خاصي نيست.
غروب همان روز و به فاصله 4 ساعت، امين باز هم دچار حال تهوع شد و باز هم توسط همان دكتر عمومي در بيمارستان معاينه شد كه اين بار، پزشك براي او آمپول و قرص ضد تهوع تجويز كرد. يكشنبه شب، هر سه نفر شام خورديم و من در اتاق خودم خوابيدم ولي امين و دوستم در سالن پذيرايي خوابيده بودند. قبل از بامداد، هر 3 نفر حالمان بد شد ولي فكر ميكرديم مشكل ويروسي است.
ساعت 5 صبح حالم در حدي بد بود كه فقط توانايي شماره گرفتن با گوشيام را داشتم. به دوستم تلفن زدم و او هم بلافاصله به اورژانس تلفن زد كه اورژانس به او گفته بود ما براي اين موارد مراجعه نميكنيم. وقتي دوستم به خانه ما رسيد و شرايط ما سه نفر را ديد، دوباره به اورژانس تلفن زد كه اين بار، رسيدن اورژانس حدود يك ربع طول كشيد و امين قبل از رسيدن اورژانس تمام كرد.
هر سه نفر ما به دليل فوت مشكوك امين و علايم مسموميتي كه داشتيم به بيمارستان منتقل شديم و همان موقع، رييس بيمارستان فكر ميكرد امين قرص برنج خورده چون نتايج كالبدشكافي هم وجود قرص برنج در معدهاش را تاييد كرد اما بعد از انتقال ما به بيمارستان، مسوولان بهداشت و اداره آگاهي به خانه ما آمدند و پس از بررسي متوجه شدند كه علت فوت و مسموميت، استنشاق گاز قرص برنج ناشي از سمپاشي واحد همسايه بوده و سمپاش 64 قرص برنج براي سمپاشي استفاده كرده است.
گاز اين قرص هم بدون بو بود و از راه فاضلابهاي متصل ساختمان، وارد واحد ما شد و ما را مسموم كرد كه بعد از اين بررسيها، نتايج را به بيمارستان اعلام كردند و خانه ما هم پلمب شد.»
اين جوان در ادامه صحبتهايش افزود: «اگر پزشك اورژانس، بار دوم مراجعه امين از او آزمايش خون ميگرفت، حتما متوجه مسموميت قرص برنج ميشد. ما از صاحبخانه و سمپاش شكايت كرديم چون صاحب خانه شماره تلفن ما را داشت و بايد به ما خبر ميداد كه خانه را بعد از سمپاشي تخليه كنيم.» سمپاشي واحد مسكوني با قرص برنج، ظرف 4 سال گذشته، بارها قرباني گرفته است.
تابستان 94 خبري درباره مسموميت 33 زاير عربستاني مقيم در يكي از هتلهاي مشهد و فوت 4 نفر از آنان منتشر شد. بازتاب اين حادثه به حدي بود كه وزارت امور خارجه عربستان با احضار سفير ايران، نگراني عميق رياض را اعلام كرد و خواستار روشن شدن موضوع شد. به دنبال بررسيهاي كارشناسي، نماينده مردم مشهد در مجلس اعلام كرد:
«مسوولان هتل ... مشهد براي صرفهجويي در هزينه دفع حشرات، براي سمپاشي يكي از طبقات هتل، از قرص برنج استفاده كرده و گاز حاصل از تبخير اين قرصها از راه كانال تاسيسات به محل اسكان زايران نشت كرده و موجب مسموميت زايران عربستاني شده است. اسفند 95 هم مدير روابط عمومي دانشگاه علوم پزشكي هرمزگان از فوت كودك چهارساله بندرعباسي بر اثر مسموميت و فوت ناشي از استنشاق گاز قرص برنج خبر داد و افزود:
«يك خانواده چهار نفري در بندرعباس بر اثر استنشاق گاز ناشي از قرص برنج دچار مسموميت شدند كه كودك چهارساله خانواده در اين حادثه جان خود را از دست داد. اين حادثه در يك مجتمع مسكوني سازماني روي داده و ساكنان طبقه زيرين محل سكونت اين خانواده، اقدام به سمگذاري از نوع قرص برنج كرده بودند كه گاز آن به طبقه بالا راه يافته است.»
مردادماه امسال هم، دختر جواني بر اثر علايم مسموميت شديد به بيمارستان امامرضا(ع) مشهد منتقل شد و بر اثر شدت مسموميت فوت كرد كه مدير روابط عمومي اين بيمارستان در توضيح جزييات اين حادثه، علت فوت او را استنشاق گاز متصاعد از قرص برنج اعلام كرد و افزود:
«براساس بررسي عوامل مسموميت و نيز حالات بيمار، پزشكان اين بيمارستان احتمال آلودگي و مسموميت با قرص برنج را حدس زدند كه با طرح پرسش از پدر خانواده، سمپاشي منزل همسايه متوفي تاييد شد.
احتمال ميرود شركت مسوول سمپاشي، براي سمپاشي منزل مشتري خود از قرص برنج استفاده كرده و گاز ناشي از آن از طريق داكت پنجره، يا هر دريچهاي ديگر وارد منزل متوفي و مادرش شده باشد.»
كامبيز سلطانينژاد، متخصص سمشناسي و عضو هيات علمي مركز تحقيقات پزشكي قانوني، سازمان پزشكي قانوني كشور چندي قبل در اشاره به آمار مرگومير در اثر مسموميت با قرص برنج (فسفيد آلومينيوم) گفت: «قرصهاي حاوي فسفيد آلومينيوم در كشور، به ويژه در نواحي شمالي، براي نگهداري برنج و ساير غلات در انبارها و جلوگيري از تاثير مخرب حشرات موذي، نسبتا رايج است.
اين فرآورده، توليد داخلي نداشته و بيشتر با نام تجاري Phostoxin® وارد كشور ميشود. از سال ۱۳۸۴ به دنبال گزارش سازمان پزشكي قانوني كشور به هيات نظارت بر سموم (به عنوان عاليترين مرجع سياستگذاري در زمينه واردات، صادرات، توليد و توزيع سموم آفتكشهاي كشاورزي در كشور) و با تصويب اين هيات، فسفيد آلومينيوم به شكل قرص تخت،
از فهرست رسمي سموم كشاورزي كشور حذف و هرگونه واردات، توزيع و فروش آن ممنوع شد و هرگونه كاربرد كشاورزي اين سم، تنها به صورت محدود و به شكل ساير فرمولاسيونها و تحت نظارت كارشناسان كشاورزي در مصارف غيرخانگي و بيشتر در موارد صنعتي يا به عنوان جوندهكش صورت ميگيرد.
متاسفانه تمامي قرصهاي برنج حاوي فسفيد آلومينيوم كه در بازارهاي سياه و مراكز غيرمجاز در كشور به فروش ميرسند به صورت قاچاق و غيرقانوني وارد كشور ميشوند.
استفاده از قرصهاي برنج حاوي فسفيد آلومينيوم در كشاورزي به دليل كارآيي بالاي اين فرآورده جهت از بين بردن آفات، قيمت ارزان، سهولت استفاده، عدم وجود باقيمانده در محصول، با استقبال زياد از سوي كشاورزان همراه است و به علت تمايل كشاورزان به مصرف اين سم جهت نگهداري محصول برنج، به ويژه در مصارف خانگي يا نيمه صنعتي، قاچاق اين فرآورده از كشورهاي همسايه و ايجاد بازار سياه اين سم در كشور وجود دارد.
اگر چه در بسياري موارد، علت مسموميت در اثر مصرف عمدي و خوراكي اين سم است، اما مواردي از بروز مسموميتهاي شديد و كشنده تصادفي در اثر استنشاق گاز فسفين آزاد شده از قرصهاي برنج نگهداري شده در محيطهاي مرطوب، نيزگزارش شده است.»