ابتکار نوشت: مزایای تالابها بسیار بیشتر از مزایای چهار میلیارد انسانی است که در شهرها زندگی میکنند و همچنان در حال افزایش هستند. تا سال 2050، 66 درصد از مردم در شهرها زندگی خواهند کرد، چراکه مردم به دنبال شغل بهتر به سراغ مناطق شهری میروند. مردمی که متاسفانه اکثرشان از ارزش و اهمیت تالابهای شهری بیاطلاع هستند.
در شهرهای در حال توسعه، تالابها اغلب به عنوان یک زمین بایر، مکانی برای تخلیه زباله به حساب میآیند یا تغییر کاربری پیدا میکنند. دانشمندان تخمین زدهاند که حداقل 64 درصد از تالابهای جهان از سال 1900 ناپدید شدهاند، در حالی که به طور موازی، شهرها روند رو به رشدی را طی کردهاند. موضوع روز جهانی تالابهای 2018 به منظور بالا بردن آگاهی درباره اینکه چگونه تالابهای شهری در آینده به شهرهای پایدار کمک میکنند، هدف قرار گرفته است. تالابهای شهری مزایای متعددی از قبیل کنترل سیل، تامین آب، درمان زباله، فضای سبز و معیشت انسانها دارند. تالابهای شهری باید در برنامهریزی و توسعه پایدار شهر در نظر گرفته شوند و نباید آنها را در معرض خطر نابودی قرار داد. شهرها باید سیاستها و اقداماتی را که به حفظ و ترویج تالابهای شهری کمک میکنند، اتخاذ کنند.
خشکی 64درصدی تالابهای آسیا
آینده بشریت بستگی به تالاب دارد. این اکوسیستم آب آشامیدنی انسان را تهیه و تصفیه میکند، در حالی که آبهای زیرزمینی را دوباره پر میکند. همچنین تالابها نه تنها برنج و ماهی میلیاردها نفر را برای تغذیه تامین میکنند بلکه همانند اسفنجی طبیعی از انسانها در برابر سیل محافظت میکنند و از خشکسالی جلوگیری میکنند، حفاظت ساحلی را افزایش میدهند و به مبارزه با تغییرات آب و هوایی کمک میکنند. در برخی مناطق به ویژه آسیا بیش از 64 درصد از تالابها از دست رفته است. این کاهش سریع تالابها در مناطق مختلف زمین به معنی آن است که یک تا دو میلیارد نفر در سراسر جهان به آب شیرینی دسترسی ندارند. این در حالی است که با نابودی تالابها این مناطق با خطر سیل مواجه شدهاند، ذخیرهسازی کربن دیگر صورت نگرفته و معیشت سنتی مردم از تالابها با تهدید مواجه شده است. همچنین تنوع زیستی در مناطقی که از وجود تالابها بیبهره شدهاند نیز تحت تاثیر قرار گرفتهاند. با توجه به شاخص زندگی صندوق جهانی حیات وحش، جمعیت گونههای وابسته به آب شیرین در بین سالهای 1970 تا 2010، 76 درصد کاهش یافته است. علل اصلی از دست دادن و تخریب تالابها تغییرات عمد در زمینه استفاده از این محیط طبیعی است، به ویژه افزایش کشاورزی و چریدن دام، آلودگی هوا و آب، فزونی مواد مغذی، انحراف آب از طریق سدها، دایکها و کانالیزه کردن آب تالابها از جمله علل خشک شدن تالابها بوده است.
کلان شهرهای ایران برای زندگی به تالاب نیاز دارند
ایران کشوری با 2800 تالاب است که 94 تالاب آن شناخته شده و 24 تالاب ایران با پیوستن به کنوانسیون رامسر در لیست تالابهای بینالمللی قرار گرفته است. با این حال اما 6 تالاب از جمله تالاب انزلی، تالاب هامون (دهانه جنوبی پوزک)، تالاب هامون (صابوری و هیرمند)، تالاب نیریز و کمجان و تالاب شورگل، یادگارلو و دورگه سنگی در لیست قرمز مونترو قرار دارند. به گفته کارشناسان علت اصلی خشک شدن تالابها در ایران عدممدیریت منابع آب سطحی و زیرزمینی شامل؛ برداشت غیرمجاز آبهای سطحی، برداشت بیش از حد مجاز از چاههای قانونی، احداث چاههای غیر مجاز، کاهش ورودی حقابه تالابها و عدمتامین نیاز اکولوژیکی آنها، افزایش گرمای زمین و تغییرات اقلیم و ... بوده است. شواهد نشان میدهد که وجود تالابها برای پایداری کلانشهرهای ایران بسیاری ضروری است. تا به امروز چندین شهر از جمله اصفهان، اهواز، سیستان، ارومیه و .... را با مشکلات زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و بهداشتی مواجه کرده است. مهاجرت، تخلیه روستاها، افزایش جمعیت شهرنشین، کاهش توان اقتصادی و چالش معیشت مردم، سلامت و بهداشت و ... از جمله پیامدهای خشکی این تالابها است. تالاب هورالعظیم در استان خوزستان نزدیک به 12 سال تنفس را برای مردم اهواز و شهرهای اطراف سخت کرده است، دریاچه و تالاب بین المللی هامون در استان سیستان و بلوچستان سبب کوچ مردم، فقر و محرومیت آنها شده است، خشکی تلاب گاوخونی به دنبال خشک شدن رودخانه زایندهرود توفان نمک را برای مردم استان اصفهان و یزد به همراه داشته و تا به امروز تلاشها برای احیای تالاب و دریاچه ارومیه بینتیجه مانده است. بازبینی پیامدهای از بین رفتن تالابها در ایران حکایت از آن دارد که تالابها برای آینده شهری پایدار لازم و ضروری هستند.
تغییر پارادایم آخرین راه زنده ماندن بشر
بزرگترین مسئلهای که امروز ایران و بسیاری از کشورهای جهان را تهدید میکند کم آبی است. تقاضای روزافزون برای دسترسی به آب آشامیدنی در شهرهای در حال توسعه و همچنین استفاده از آب در صنعت و به ویژه کشاورزی بر عمق این فاجعه میافزاید. در حال حاضر کمبود آب در ایران به علت استخراج بیش از حد آب از منابع زیر زمینی برای کشاورزی و حتی صنعت تالابها را با خشکی مواجه کرده است. فقدان آگاهی تصمیم گیرندگان و مدیران، عدم هماهنگی بین سازمانهای مسئول تالابها، مجوزهای متضاد و تکراری برای پروژههای عمرانی که با آب و محیط زیست سر و کار دارند، عدم توانایی سازمانی برای اجرای، مدیریت فنی و عدم وجود منابع مالی برای احیای تالابها این موضوع را پیچیدهتر کرده است و به نظر میرسد تغییر پارادایم برای مدیریت و احیای دوباره تالابها ضروری است.