به نقل از خبرآنلاین، بین ردیف چادرهای سفیدی که در حیاط بیمارستان کنار هم قرار گرفتهاند، چادری هست که قرار است خبرهای خوبی از آن به گوش برسد؛ صدای نوزادانی که در بین مرگ و ویرانی زلزله، امیدبخش خانوادههایشان میشوند.
تمام آنچه بیمارستان شهدای سرپل ذهاب از زمان تاسیس به خودش دیده یک طرف، روزها و شبهایی که بعد از زلزله هفت ریشتری آبان ماه امسال تجربه کرد، طرف دیگر. بیمارستانی که مردم منطقه، از احداث آن در محلی نامناسب گلایه دارند، فقط این انتقاد را به خودش ندید، بلکه با تخریب بر اثر زلزله، درست زمانی که قرار بود مامن و پناهگاه مردم آسیبدیده باشد، مورد هجمه بیشتری از انتقادها قرار گرفت و کار حتی به بازداشت مقصران ساخت بیکیفیت این بیمارستان هم کشید.
اما در کنار دیوارها و سقف فروریخته این ساختمان، فضای حیاط بود که هرچند در ساعتهای اولیه بعد از زلزله، اجساد زیادی را در خودش جا داد، نجاتبخش خیلی از بیماران هم بود. در سوز و سرمای پاییزی، کار مداوای بیماران و مصدومان در فضای باز و بدون امکانات و تجهیزات کافی ساده نبود، اما پزشکان بومی و آنها که از شهرها و استانهای مختلف خودشان را به این منطقه زلزلهزده رسانده بودند، قدرتی بیشتر از سرما و سختی داشتند، و هنوز هم، که بیشتر از دو هفته از لرزش شدید زمین کرمانشاه میگذرد، در چادرها مشغول مداوای بیماران هستند؛ در چادرهایی که هر کدام نقش یک بخش بیمارستانی را ایفا میکنند؛ اورژانس، بستری، زایشگاه، واکسیناسیون، دندانپزشکی، آزمایشگاه، خدمات سلامت روان، داروخانه و ...
این چادرها روز و شب نمیشناسند و همیشه پر از مراجعهکننده هستند، پزشکان این بیمارستان صحرایی میگویند تا زمانی که این منطقه نیاز داشته باشد، در کنار مردم هستند و تنهایشان نمیگذارند. آنها البته تاکید میکنند که لازم است بیمارستان زودتر ساخته شود تا بهتر بتوانند پاسخگوی نیازهای مردم منطقه باشند.
از زایشگاه صدای امید میآید
«زایشگاه» با حروف درشتی روی چند کاغذ نوشته و به چادر چسبانده شده، روی برگه دیگری هم تاکید شده ورود مردان و حتی سایر کارکنان بیمارستان به این چادر ممنوع است. از در که وارد میشوی، دو متخصص مسئول پاسخ به زنانی هستند که به آنها مراجعه میکنند، یا آمدهاند با پزشک زنان مشورت کنند، یا باردار هستند و داروهای ویژهای میخواهند یا در ماهها و روزهای پایانی هستند و نزدیک تولد فرزندشان. کمی جلوتر، بعد از چند تخت که کنار هم قرار گرفته و مادرانی با فرزند تازه به دنیا آمدهشان در آن بستری هستند، پردهای یک بخش دیگر را از این فضای میانی جدا میکند، جایی که اتاق عمل محسوب میشود و نوزادها آنجا به دنیا میآیند، تا سه روز گذشته چهارده نوزاد.
دکتر قلیزاده، متخصص زنان و زایمان است که در همین فضا و با همین امکانات، چند نوزاد در دستهایش به دنیا آمدهاند. او از سختی کار گلایهای ندارد و حتی امکانات بیمارستان را فراتر از تصورش وقت آمدن به کرمانشاه میداند: این که شرایط سخت است اصلا نیازی به گفتن ندارد، اما ما با اطلاع از این وضعیت به اینجا آمدیم. من حتی فکر نمیکردم چنین امکاناتی مانند دستگاه مانیتور قلب جنین یا سونوگرافی داشته باشیم و حتی فکر نمیکردم تخت زایمان داشته باشیم. بنابراین با توجه به شرایط بعد از زلزله، امکانات قابل قبول است اما به هر حال با تجهیزات اتاق عمل تفاوت دارد و مخصوصا برای زایمانهای غیرطبیعی و سزارین، مادران را به بیمارستان اعزام میکنیم.
این پزشک از شعفی هم میگوید که بعد از به دنیا آمدن هر نوزاد به وجود میآید و فضای کلی چادرها را تحتالشعاع قرار میدهد: هرقدر هم کار ما برای تولد نوزاد سخت باشد، اما بعد از آن که صدای گریه نوزاد در فضا میپیچد، تمام سختی کار یا شرایط ویژهای که در آن هستیم یادمان میرود. این نوزادان را مثل فرزندان خودمان میدانیم و ارتباط عاطفی زیادی با آنها برقرار میکنیم. در چنین شرایطی، تولد این نوزادان فقط ما و خانواده خودشان را خوشحال نمیکند بلکه به تمام بیماران و کادر پزشکی روحیه میدهد و این روحیه و امید، چیزی است که دقیقا مردم این منطقه در حال حاضر به آن نیاز دارند.
نیاز مردم روستا به آزمایشگاه سیار
چادر دیگر، آزمایشگاه است، جایی که چند نفر با برگههایی که در دستشان است از آن خارج میشوند و مسول این آزمایشگاه سیار، با روی خوش، به توضیح شرایطی که در آن قرار دارند میپردازد: بر اثر زلزلهای که اتفاق افتاد، تنها بیمارستان فعال شهر، یعنی همین بیمارستان شهدا، غیرفعال شد و آزمایشگاه هم غیرقابل استفاده شد و مجبور شدیم در چادر و کانکس شروع به فعالیت کنیم. ما از همان روز بعد از زلزله شروع به فعالیت کردیم چون فعالیت بخشهای دیگر مثل زایشگاه و اتاق عمل و ... نیازمند آزمایشهایی بودند که باید انجام میشد.
دکتر الماس جمشیدی از افزایش مراجعه در روزهای بعد خبر میدهد و این که هرچه بیشتر میگذرد، شرایط از حالت بحرانی خارج میشود اما آزمایشهای روزمره مردم همچنان وجود دارد: روزهای اول بیشتر اعزام به بیمارستانهای دیگر انجام میگرفت و مراجعه به آزمایشگاه کمتر بود اما حالا که اتاق عمل فعال شده، تعداد مراجعان بیشتر است. ما هم بعد از این که مراجعه مردم بیشتر شد، علاوه بر کانکسی که در اختیارمان قرار داده بودند، این چادر را هم برپا کردیم و دستگاهها و تجهیزات بیشتری آوردیم. الان میتوانم بگویم آزمایشگاه جوابگوی تمام بخشها هست و حدودا روزی 150 نفر مراجعهکننده داریم، درواقع بیشتر از 1500 بیمار تاکنون به اینجا مراجعه کردهاند و از روز بعد از زلزله تمام آزمایشها رایگان انجام میشود.
این متخصص البته تاکید میکند که ممکن است همه نتوانند خودشان را به اینجا برسانند: با توجه به این که بسیاری از مردم روستاها در اثر زلزله دچار سوانحی شدهاند و بعضی ممکن است نتوانند خودشان را به شهر سرپلذهاب برسانند، مخصوصا سالمندان و معلولان یا زنان باردار، بهتر است تیمهایی باشند که به صورت آزمایشگاه سیار به روستاها سر بزنند. در شرایط بعد از زلزله، بعضی اولویتها تغییر میکند مثلا تامین محل زندگی و خورد و خوراک جایش را به چکاپها و آزمایشهای لازم بیماران میدهد بنابراین مسئولان بهداشتی باید این وظیفه را به عهده بگیرند که خودشان را به روستاییها برسانند و به آنها امدادرسانی کنند.
احتمال شیوع شپش و سالک
روی چند برگه، از مردم خواسته شده برای تزریق واکسن به کانکسی که جلوی در بیمارستان قرار گرفته مراجعه کنند. این کانکس کوچک با دو متخصصی که در آن نشستهاند، محلی است برای تزریق واکسنهای ضرروی برای زلزلهزدگان، همانطور که مهدی عباسیان، کارشناس بیماریها میگوید: یکی از واکسنهایی که اینجا تزریق میکنیم، واکسن هاری و انواع حیوانگزیدگی است. این موضوع با توجه به این که مخصوصا در روستاها مردم در چادر زندگی میکنند و ممکن است مورد آسیب حیوانات قرار بگیرند اهمیت دارد.
این متخصص که از تبریز آمده و به تازگی فعالیتش را در این بیمارستان صحرایی شروع کرده، توضیح میدهد: اینطور که مشخص است شرایط الان کمی بهتر است و بخشهای بیمارستانی فعالتر از قبل هستند بنابراین ما در اینجا فقط واکسنهای ضروری را تزریق میکنیم مانند واکسن بدو تولد و واکسن هاری یا مواردی که پزشکان این بیمارستان صحرایی تشخیص بدهند باید همینجا تزریق شود و بیمار به بیمارستان دیگری اعزام نشود.
او درباره بیماریهایی که غالبا بعد از چنین حوادث طبیعی مانند زلزله مردم را درگیر میکند هم میگوید: بیماریهای اسهالی از شایعترین موارد است بنابراین ما در اینجا نمونهبرداری از این موارد را هم انجام میدهیم. بیماریهای سیستم تنفسی مانند شبهآنفلوانزا را هم در سامانه وزارت بهداشت ثبت میکنیم و این آمار به صورت آنلاین گزارش میشود.
موارد مشکوک به سالک هم جزو مراجعهکنندگانی هستند که به این مرکز میآیند: سالک، از بیماریهای بومی این منطقه است و در این شرایط احتمال بروز آن بیشتر میشود. ما هر روز مواردی از سالک داریم که باید جدی گرفته شود.
او درباره شیوع شپش هم هشدار میدهد: روزانه حداقل دو سه مورد شپش گزارش میدهیم. این مورد زن و مرد و کوچک و بزرگ هم نمیشناسد، به دلیل این که مردم در استحمام کردن با مشکل مواجهند یا به آب سالم دسترسی ندارند، احتمال شیوع شپش در منطقه بالا میرود. با توجه به این که خانوادهها در شرایط بعد از زلزله بیشتر در کنار هم زندگی و از وسایل مشترک استفاده میکنند و احتمال شیوع شپش بیشتر میشود، لازم است مسولان بهداشتی نسبت به کنترل شپش به صورت چادر به چادر و خانه به خانه اقدام کنند. البته این کار تا حدودی در حال انجام است اما باید آگاهیرسانی بیشتری به مردم منطقه درباره پیشگیری از ابتلا به شپش و سالک مخصوصا در روستاهای منطقه انجام شود.
با ورود یک بیمار، حرفهای این متخصص هم تمام میشود. بیرون از کانکس، چند نفر دیگر هم در نوبت مراجعه هستند.
آنطرفتر، کانکس دندانپزشکی است با صفی که همیشه طولانی است، داروخانه که لحظهای نیست مراجعهکننده نداشته باشد و چادر اورژانس که پزشکهایش حتی لحظهای وقت نمیکنند سرشان را از روی نسخههایی که مینویسند بلند کنند چه برسد به گفتوگو.