این استاد دانشگاه در روزنامه «اعتماد» نوشت: ظرف سه سال گذشته سنتی سیاسی در ایران به وجود آمده كه هنگام شروع فصل سرما كه inversion (پدیده وارونگی) صورت میگیرد و هوای شهرهای بزرگ بهشدت آلوده میشوند، بهانه خوبی به دست اصولگرایان، به خصوص جریانات تندرو میافتد كه به خانم دكتر ابتكار به عنوان رئیس محیط زیست دولت و شخص آقای روحانی حمله كنند و با توجه به دلخوری مردم و نارضایتی آنها از آلودگی هوا به گونهای در صداوسیما، مطبوعات و رسانههایی كه در انحصار اصولگرایان است، مساله را مطرح كنند كه مشكل در سیاستهای خانم ابتكار و همكاران ایشان به عنوان مسئولان محیط زیست دولت روحانی خلاصه میشود.
اصولگرایان طوری در مورد آلودگی هوا مینویسند كه گویا خانم ابتكار میتوانسته جلوی آلودگی هوا را بگیرد و باید بهتر كار میكرد، برنامههای بهتری برای محیط زیست كشور ارایه میداد و از كارشناسان دانشمندتر و با تجربهتری استفاده میكرد تا هوای تهران اینگونه آلوده نمیشد. بسیاری از مردم هم كه علم و اطلاع وسیعی از ریشههای عمیقتر آلودگی هوا و اینكه نقش محیط زیست در جلوگیری از این مساله چه میزان بوده، ندارند. مردم روایتهای یك سویه، جانبدارانه و مغرضانه اصولگرایان و مخالفان دولت روحانی را باور میكنند و در كمترین حالت تردیدها و علامت سؤالهایی برایشان به وجود میآید كه چرا دولت و مسئولان محیط زیست برای جلوگیری از آلودگی هوا آستین بالا نمیزنند.
اگر هر فرد دیگری هم جای خانم ابتكار بود با توجه به شرایط و وضعیت موجود بیشتر از این كاری نمیتوانست انجام دهد. آنچه اصولگرایان به مردم نمیگویند این است كه سرانه بودجه محیط زیست در ایران یكی از پایینترین بودجهها در دنیا است. به بیان سادهتر حفظ و حراست از محیط زیست و جلوگیری از تخریب آن، تلاش در جهت سبز نگه داشتن آب و خاك كشور و سالم نگه داشتن هوای كشور در آخر لیست اولویتهای كشور است. كافی است فقط به رقم بودجهای كه مجلس اصولگرا برای محیط زیست مصوب كرده، نگاهی بیندازیم و آن را با سایر هزینههای كشور مقایسه كنیم. آنگاه معلوم میشود كه محیط زیست و رئیس آن چقدر مقصر هستند. لازم به ذكر است بودجهای كه برای تبلیغات فرهنگی در كشور هزینه میشود، دهها برابر بودجه محیط زیست است.
بیش از ٣٥ نهاد، بنیاد، سازمان و مركز سالانه برای مسائل فرهنگی كشور و تبلیغات بودجه دارند. جمع بودجهای كه این ٣٥ نهاد در سال ١٣٩٣ گرفتند، نزدیك به ٦ هزار میلیارد تومان بود. البته برخی از این نهادها را ما میشناسیم. سازمان تبلیغات اسلامی، نهادهای تبلیغاتی و فرهنگی در دانشگاهها، آموزش و پرورش، صداوسیما و نهادهای وابسته به حوزههای علمیه از جمله این نهادهای فرهنگی هستند. این در حالی بود كه در همان سال كل بودجه محیط زیست كشور با بیش از ٦ هزار محیطبان و كارمند چیزی در حدود ١٧٥ میلیارد تومان بود.
اصولگرایان هرگز به مردم نمیگویند كه نظام برای مسائل فرهنگی و تبلیغات سیاسی - فرهنگی در سال ٦ هزار میلیارد هزینه میكند اما برای محیط زیست ١٧٥ میلیارد تومان بیشتر حاضر نیستند، هزینه كنند. آن وقت قرار است خانم ابتكار با این پول جلوی خشك شدن دریاچه ارومیه را بگیرد؛ رود كارون را كه به فاضلاب تبدیل شده احیا كند؛ جلوی هجوم گرد و غبار و ریزگردها را به خوزستان و غرب كشور بگیرد؛ تالاب انزلی را كه به لجنزار تبدیل شده احیا كند؛ رودخانههای گیلان و مازندران را كه فاضلاب شهری و صنعتی شهرهای شمال را به دریای خزر میریزد، بهبود بخشد؛ نگذارد كه هوای تهران و دیگر شهرهای بزرگ آلوده شود؛ جلوی آتش گرفتن جنگلها را بگیرد؛ جلوی فرسایش خاك را بگیرد و سایر اقداماتی كه كمك به حفظ و حراست از محیط زیست كشور است.
خانم ابتكار باید همه این كارها را به شایستگی انجام دهد، آن هم با ١٧٥ میلیارد تومان در سال. اما هزینههای دیگر به صورت تمام و كمال باید پرداخت شوند. ای كاش رسانههای ما میتوانستند این پرسش بنیادی را در مردم ایجاد كنند كه مردم از مسئولان این سؤال ساده را مطرح كنند كه توسعه پایدار و حفظ و حراست از محیط زیست و نجات مردم تهران و سایر شهرهای بزرگ از آلودگی هوا در كجای اولویتهای كشور قرار میگیرد؟