به نقل از روزنامه شرق، چند روز قبل در حین تردد در یکی از بیمارستانهای پایتخت، متوجه تصادفی در خیابان مجاور شدم. رانندهای موتورسوار و همراه او، به علت برخورد با موانع کنار خیابان هر دو نقش بر زمین افتاده و جمعیتی نیز دور آنها حلقه زده بودند. حادثه دقیقا در نزدیکی یکی از درهای بیمارستان اتفاق افتاده بود. پس از معاینات اولیه بیماران به این نتیجه رسیدم قدم بعدی انتقال هرچه سریعتر بیماران است. خوشبختانه بخش اورژانس بیمارستان نیز در فاصله چندصدمتری ما قرار داشت.
اما دراینحین متوجه شدم علت اصلی شلوغی خیابان، توقف جمعیت برای کمک به مصدومان نیست؛ بلکه حادثه دیگری نیز در حال تکوین است. یکی از عابران که صحنه را مشاهده کرده بود، در حال فیلمبرداری با گوشی تلفن خود از اطراف بود که عوامل حراستی بیمارستان که در نزدیکی صحنه حضور داشتند، از ترس عواقب انعکاس خبری سوژه، با وی درگیر شده و سپس او را دستگیر و به داخل بیمارستان بردند. در حین دعوای شدیدی که بدین خاطر در حال انجام بود، به یکی از نگهبانها مراجعه و نیاز به انتقال مجروح را یادآوری کردم؛ اما وی عنوان کرد چون حادثه در خارج از بیمارستان اتفاق افتاده، بنابراین به شماره ١١٥ اطلاع داده شده و اورژانس تهران، مصدومان را به بخش منتقل خواهد کرد. از طرف دیگر انتقال چنین بیمارانی برای نگهبانها مسئولیتآفرین بوده و علاوه برآن، انتقال از طریق اورژانس ١١٥ به نفع بیمار نیز نبوده؛ چون برای رایگانشدن هزینههای بیمارستانی، نیاز به گزارش کارشناسان ١١٥ است. در نهایت درِ بیمارستان برای پایانیافتن غائله، بسته شد. بهجای انتقال بیمار، فرد فیلمبردار به داخل بیمارستان انتقال داده شد؛ مردم و عوامل بیمارستانی بیمار را رها کردند و پس از مدتی آمبولانس رسید. بهاینترتیب زمان بین وقوع حادثه تا انتقال به بخش اورژانس به چند برابر افزایش پیدا کرد؛ واقعهای که در برخی از موارد موجب ازدسترفتن جان بیمار میشود.
به یاد شادروان آقای دکتر عزتالله صادقی، همکار فوقتخصص جراحی عروق خودمان، افتادم. آن مرحوم چند ماه پیش به علت سرعت وحشتناک راننده روبهرو و در حین رفتن از بیمارستان به مطب، در یکی از شهرهای غربی کشور فوت شد. در زمانیکه فیلم نالههای کمکخواهی این عزیز و توجهنکردن مردم حاضر در صحنه در گروههای تلگرامی ردوبدل میشد، کمتر کسی متوجه بود چند استان غربی کشور تنها جراح عروق خود را در حالی از دست دادهاند که علت اصلی آن، بنا به قول یکی از استادان برجسته جراحی عروق کشورمان، چیزی جز خونریزی و تأخیر در رسیدگی به بیمار نبود.
شگفتا تو خود جراح عروق باشی، زندگی شبانهروزیات با اورژانس، اتاق عمل و خونرسانی به نیازمندان عجین باشد و از خونریزی و تأخیر در درمان بمیری! به یاد داشته باشیم اینگونه همکاران تازمانیکه به این جایگاه برسند، قطعا جان بسیاری را نجات دادهاند و خداوندا چه فرجام مبهمی در انتظار ما خواهد بود آنگاه که سرمایههای انسانی کشور خود را به این راحتی از دست میدهیم. بههرحال مرور اینگونه حوادث که هرازچندگاهی در اطراف ما اتفاق میافتند، بیانگر وجود نابسامانیهای متعدد جامعهشناختی، حقوقی و اجرائی در بین ماست. اینکه چرا ما در چنین مواقعی به جای کمککردن به مصدومان، به حواشیای مانند فیلمبرداری میپردازیم، یا آنکه وظیفه اصلی خود را حراست از سازمان متبوع خود دانسته و بهدنبال فرد فیلمبردار میرویم، یا آنکه مسئولیت اصلی خود را کمک به بیمار نمیدانیم یا نگران دردسرهای ناشی از درگیرشدن در امر کمکرسانی به مجروح هستیم، یا حتی قانون رایگانکردن هزینههای درمانی اینگونه مصدومان که نقد جدی به آن دارم و...، همگی سؤالهای مهمی هستند که پاسخ به آنها در این مختصر نمیگنجند.
در این مقاله فقط به آخرین حلقه این زنجیره از نارساییها میپردازم و آن، نادیده انگاشتهشدن این اصل ضروری است که در فرایند انتقال بیمار به بیمارستان، باید ترتیبی اتخاذ شود تا بیمار هرچه سریعتر به بیمارستان انتقال یابد. به خاطر داشته باشیم یکی از اصول روانشناسی اجتماعی، «اثر تماشاچی» است. مطابق این اصل، مردم در حضور دیگران با احتمال کمتری به کمک دیگران میروند؛ بهعبارتدیگر هر فرد با تصور آنکه اگر مشکل جدی باشد، سایرین نیز اقدام خواهند کرد و با پیشفرض تقسیمشدن مسئولیت در بین تمامی شهود، تمایل کمتری به کمکرسانی خواهد داشت. حادثه میدان کاج تهران را به یاد بیاوریم که در آنجا در حضور تعدادی از مردم، قتلی اتفاق افتاد و کسی به مقتول کمک نکرد. این یک پدیده روانشناختی است و مختص به ما ایرانیان نيست. چند سال قبل، در نیویورک زنی در بیرون از خانهاش به دست مردی به قتل رسید؛ پلیس پس از رسیدگی به این پرونده، مشخص کرد که حداقل ٣٧ نفر از همسایگان در نیمساعت درگیری این زن و مرد، صدای کمک خواهی این زن را شنیده؛ اما هیچکدام وارد عمل نشدند و تنها یک نفر پس از قتل با پلیس تماس گرفته بود.
منظور من از طرح این موضوع، آن است که در زمان نیاز مجروح به کمک سایرین، ما به اندازه کافی با اثر تماشاچی بهعنوان عامل تأخیردهنده مواجه هستیم و نباید مردم احساس کنند رساندن بیمار به بیمارستان، موجب بروز کوچکترین مشکلی برای آنها، بیمار یا حتی مانعی برای درمان رایگان بیمار میشود.
همین چند هفته پیش، حادثه ترافیکی مشابهی در یکی از میدانهای اصلی تهران در مجاورت یکی از بیمارستانهای خصوصی، اتفاق افتاد که منجر به مرگ مادر یکی از همکاران خوب ما شد؛ در آنجا نیز ناهماهنگی بین عابران، پرسنل بیمارستان و اورژانس تهران، تأخیر زیادی را برای شروع درمان مصدوم ایجاد کرد. این حادثه نیز نشان داد به نظر میرسد مردم، کارکنان درمانی و بهویژه نگهبانهای بیمارستانها نسبت به عملکرد صحیح خود توجیه نبوده و نیاز به آموزش دارند. البته از طرف دیگر مردم نیز باید یاد بگیرند کدام گروه اندک از مجروحان را که نیاز به انتقال از سوی افراد آموزشدیده دارند انتقال ندهند.
این نکته را نیز باید اضافه کرد اگرچه در ابتدا که بودجه هنگفت درمان رایگان مصدومان حوادث ترافیکی در اختیار وزارت بهداشت قرار گرفت، راهکارهای مختلفی برای تخصیص این منابع به بیمارستانهای ذینفع طراحی شد؛ اما چند سالی است که آییننامه اجرائی این قانون برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی، تغییر کرده و مجروح برای رایگانشدن هزینههای درمانی خود، باید یکی از مدارک سهگانه گزارش اورژانس ١١٥، کروکی پلیس یا گزارش مراجع انتظامی را ارائه کند. حال مشکلی که در اینجا پیش میآید، آن است که در جایی که همراهان، مجروح را به بیمارستان انتقال دهند یا مصدوم خود با پای خود به بیمارستان مراجعه کند، باید در فرصتهای بعدی به مراجع انتظامی مراجعه کرده و ضمن پیگیری یک گردش کاری پیچیده، درخواست تأیید ادعای خود را بکند؛ مسئلهای که در برخی از اوقات به نتیجهای هم نخواهد رسید و ما درحالحاضر در بیمارستانها شاهد آن هستیم.
بههرحال باید بپذیریم درحالحاضر کم نیستند بیمارانی که قبل از مراجعه به بیمارستان، نگران هزینههای آتی آن هستند و به نظر میرسد این ناهماهنگی در رایگانکردن هزینههای اینگونه بیماران، تاکنون عوارض بدی از خود بهجا گذاشته؛ بهطوریکه قانونگذار قصد داشته روند درمان بیمار پس از رسیدن به اولین بیمارستان، هرچه سریعتر آغاز شود غافل از آنکه ضوابط اجرائی مصوب مدیران میانی، موجب شده اطرافیان از خیر انتقال مصدوم به بیمارستان بگذرند. خلاصه آنکه وقوع اینگونه حوادث همگی هشدارهایی برای تکتک ما بوده و نشان میدهد موضوع انتقال مجروح ترافیکی، معضلی جدی است که با فراوانی بالایی در حال تکرار است. بنابراین بر خود لازم میدانم توجه افکار عمومی، همکاران پزشکی و مسئولان را به این نکته جلب کرده و یادآوری کنم برای پیشگیری از وقوع اینگونه موارد، باید هرچه سریعتر اقدام کنیم.
*استاد پزشکی اجتماعی دانشگاه علوم پزشکی تهران