به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، آتشسوزی در پتروشیمی بیستون کرمانشاه، پتروشیمی بوعلی ماهشهر، خط لوله پلی اتیلن پلدختر، شرکت نفت چنار لرستان، پتروشیمی امام (ره)، خط تولید گناوه و... . وقتی اینها را در کنار هم قرار بدهید، میفهمید که چرا این روزها ذهن ایرانیها به کلمه آتشسوزی حساس شده است و حتی یک آتشسوزی محدود و کوچک در حیاط دانشگاه آزاد واحد تهران شمال، میتواند جای خودش را در سرخط اخبار خبرگزاریها پیدا کرده و مسئولان دانشگاه را مجبور به ادای توضیح کند. البته برخیها میگویند که این حساسیت را همین رسانهها درست کردهاند و آنها باعث شدهاند که گوشهای مردم در مورد کلمه آتشسوزی تا این حد حساس شود.
این حرف تا حدی منطقی به نظر میرسد بهویژه وقتی به روزهای آتشسوزی در پتروشیمی امام(ره) برگردیم و رفتار رسانهها اعم از رسمی و غیررسمی را بررسی کنیم که چطور لحظهبهلحظه وضعیت مهار آتش را گزارش میکردند، این واکنش را در مورد آتشسوزی گناوه هم شاهد بودیم. از طرف دیگر عدهای حدس و گمانهای دیگری میزنند؛ آنها که اغلب در دسته مخالفان دولت قرار میگیرند ادعا میکنند که رد عمدی بودن در آتشسوزیهای اخیر مشهود است و احتمال تروریستی بودن آنها قوی است؛ حمید رسایی، نماینده دوره پیشین مجلس شورای اسلامی، یکی از همینهاست.
او اخیرا در کانال تلگرامیاش گفته بود: «اخبار آتشسوزیهای پیدرپی و سریالی در گوشه و کنار کشور، دیگر آنقدر تکرار شده که نمیتوان از کنار آنها بهسادگی گذشت و با خود گفت که انشاءالله گربه است. همگی این اتفاقها در چند ماه اخیر رخ داده و در اکثر موارد حکایت از با برنامهبودن میکند که متأسفانه دستگاههای ذیربط نتوانستهاند غیرعمدی بدون این اتفاقات را به جامعه ثابت کنند.» البته متنی که او در کانالش نوشته بود بیشتر حملهای همهجانبه و تند به دولت محسوب میشد اما بالاخره نمیشود بخشی از حرفهای او را درباره دلیل حوادث اخیر نادیده گرفت. بالاخره این حرفها را قبل از خواندن نوشته او به صورت زمزمهای بین مردم شنیده بودیم.
نه عمدی، نه غیرطبیعی
نه حمید رسایی و نه مردمی که این روزها درباره احتمال عمدیبودن آتشسوزیها اظهار نظر میکنند در جریان جزئیات این آتشسوزیها نیستند و اطلاعات آنها را رسانهها تأمین کردهاند، در مقابل آنها کسی مانند مدیرعامل شرکت پتروشیمی بندرامام(ره) قرار دارد که در بطن یکی از معروفترین و پرحاشیهترین آتشسوزیهای اخیر که در مجموعه زیرنظر او اتفاق افتاد، بوده است. رضا امیری در گفتوگو با «وقایعاتفاقیه» درباره احتمال عمدی یا تروریستیبودن حوادث آتشسوزی در صنایع نفتی میگوید: «اولا این را بگویم که وقتی اتفاقی در کشور میافتد، نباید آن را از منظر سیاسی بررسی کنیم و اتفاقات را به نحوی با تفکرات سیاسی خود پیوند بزنیم. آقای رسایی گفتهاند که دولت نتوانسته غیرعمدی بودن آتشسوزیهای اخیر را اثبات کند، درحالی که اساسا عمدی بودن اتفاقات اثبات میشود نه غیرعمدی بودن آنها.»
او ادامه میدهد: «از نظر من که به ماجرا نزدیک بودهام، این احتمال خیلی غیرواقعی به نظر میرسد. ما هیچ شاهدی مبنی بر اینکه در آتشسوزی عمدی دخیل بوده است به دست نیاوردهایم. از طرفی اگر کسی اقدام به شعلهور کردن آتش در این مناطق کند در وهله اول خودش را به خطر انداخته است و از طرف دیگر، سابقه چنین اقداماتی در بخش صنعت وجود ندارد. البته دلایلی مانند سهلانگاری، بیتوجهی به بروز یک هشدار و ...
که به عوامل انسانی مربوط است، میتواند در بروز حوادث اینچنینی تأثیر داشته باشد اما به این اتفاقات عمدی نمیگویند. بههرحال ما مدتهاست که فهمیدهایم باید روی مسئولیتپذیری و حساسیت شغلی مجموعهمان کار کنیم و در این زمینه تلاشهایی هم صورت گرفته است.» امیری در جواب اینکه، سریالیبودن آتشسوزیها نمیتواند نشانهای بر عمدیبودن این اتفاقات باشند، میگوید: «مسئله این است که چنین اتفاقاتی برای ما غیرطبیعی نیست. هر سال در فصل گرما این اتفاقات میافتند. وقتی عناصر لازم برای یک آتشسوزی مهیب یعنی گرما، اکسیژن، ماده اشتعالزا در کنار هم قرار داشته باشند، بروز آتشسوزی تعجبانگیز نیست. چیزی که حالا متفاوت از گذشته است واکنش رسانههاست؛ قبلا اگر چنین اتفاقی میافتاد، خودمان در مجتمعها و سایتها آن را حل میکردیم و به این صورت و با جزئیات مردم در جریان قرار نمیگرفتند اما الان طوری شده که هر اتفاقی میافتد به سرعت رسانهها آن را پوشش میدهند.
البته این اتفاق بدی نیست و مثلا در جریان پوششدهی آتشسوزی بندر امام(ره) بسیاری از قابلیتها و ازخودگذشتگیهای قشرهای مختلف به مردم اثبات شد اما بههرحال این توجه رسانهای مردم را حساس میکند و وقتی مردم به یک چنین اتفاقی توجه نشان میدهند رسانهها دائما برای پیدا کردن نمونههای مشابه و حتی کمی مشابه سرک میکشند اما باید بگویم که این اتفاقها برای ما که سالهاست در صنایع نفت و گاز مشغول هستیم طبیعی است تا جایی که ما از مسئولان مربوطه خواستهایم، فهرستی از اتفاقات مشابه در چند سال گذشته تهیه و منتشر کنند.»
عمدی؟ بعید است
علیمحمد بساقزاده، مدیر کنترل تولید شرکت ملی صنایع پتروشیمی، هم در واکنش به احتمال عمدی بودن اتفاقات اخیر میگوید: «خیلی بعید میدانم در این اتفاقات عمدی وجود داشته باشد. اولا کسی نمیتواند بیحسابوکتاب به تأسیسات دسترسی داشته باشد بعد هم اگر کسی تا آنجا پیش رفته باشد یعنی میتوانسته در جایی دیگر ضربه مهلکتری بزند پس چرا با ایجاد آتشسوزیهایی که تلفات چندانی هم در پی ندارد این همه ریسک خطر را به جان بخرد؟»
او ادامه میدهد: «بههرحال هر حادثهای باید واکاوی شود تا دلایلش مشخص شود ما هم اتفاقات اخیر را بهدقت بررسی میکنیم و نتیجه را خبر میدهیم اما شواهدی که تاکنون بررسی شدهاند احتمال عمدی بودن را رد میکنند. از طرفی وقتی عمدی در کار باشد باید بین حوادث مشابهتهایی دیده شود اما چنین نشانهای هم پیدا نشده است.»
بساق زاده هم مانند امیری احتمال سهلانگاری را رد نمیکند و میگوید: «بارها بر ضرورت توجه به نکات ایمنی در نقاط حساسی مانند تأسیسات نفتی تأکید شده است و هنوز هم میگوییم که باید توجه بیشتری در این زمینه داشت چراکه بههرحال اتفاقهایی از این دست هزینههای زیادی روی دست کشور میگذارد اما این حرفها به معنی تأیید عمدیبودن آتشسوزیها نیست.»
عبدالحمید خدری، عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی، هم احتمال عمدیبودن اتفاقها را رد میکند و بسیار تندتر در این مورد حرف میزند. او میگوید: «نمیشود که هرکس هر موقع که خواست در هر موردی اظهارنظر کند. آن هم در موردی که میتواند حساسیتهای زیادی به وجود بیاورد و امنیت روانی مردم را بهخطر بیندازد. ما بلافاصله بعد از پایان آتشسوزیها جوانب امر را برای پیداکردن دلیل بررسی کردیم. من خودم از نزدیک در جریان بررسیها بودم و با اطمینان میگویم که هیچ نشانهای برای عمدیبودن آتشسوزی پیدا نکردیم.»
او در جواب اینکه پس چه عاملی در گناوه آتش به راه انداخته بود، میگوید: «کارشناسان دلایل مختلفی عنوان کردند که مهمترین آنها فرسودگی تجهیزات و همچنین گرمای بیش از حد منطقه بوده است.»