به گزارش سلامت نیوز به نقل از هفته نامه سلامت، چند روز پیش در مجله پزشکی BMJ مقالهای به چاپ رسید که حاوی سلسله اطلاعاتی بود که تاکنون منتشر نشده است. اطلاعات ارائه شده بنیان چندین دهه طرز فکر سنتی آمریکاییان را در ارتباط با چربیها، که بطور رسمی توسط نهادهای دولتی متولی تغذیه تایید و تبلیغ میشود، متزلزل کرد. داستان طولانی و فراموش شده بخش بیماریهای قلبی دانشگاه مینهسوتا نشان میدهد چگونه واقعیات علمی، هنگامی که با تئوریهای تثبیت شده در تضاد است، در سایه گمنامی پنهان میمانند.
آغاز داستان به سالهای پایانی دهه 60 میلادی بازمیگردد، زمانی که محققین دانشگاه مینهسوتا چندین هزار بیمار روانی را که در مراکز رواندرمانی بستری بودند، به دو گروه تقسیم کرده و رژیم غذایی آنها را مقایسه کردند. رژیم غذایی گروه اول در راستای کاهش کلسترول خون تنظیم شده و حاوی چربی اشباع و کلسترول کمتر و روغن گیاهی بیشتر بود. گروه دوم از رژیم غذایی عادی آمریکایی بهرهمند بودند.
چنانچه انتظار میرفت، رژیم کمکلسترول منتهی به کاهش چربی خون و کلسترول شد ولی تاثیری روی کاهش تعداد بیماریهای قلبی نداشت و محققین مجری آزمایش از سودبخش بودن آن، در صورت ادامه، ابراز شک کردند. البته اعلام کردند که ادامه رعایت این رژیم به سود افراد جوانتر است. امروزه رعایت این رژیم خاص که عبارت است از چربی اشباع کمتر و روغن گیاهی بیشتر، به عنوان سیاست رسمی نهادهای سلامت ایالات متحده تبلیغ میشود، ولی گزارش دانشگاه مینهسوتا روشن میکند که این آزمون در مقیاس گسترده مشخص میکند که دنبال کردن این رژیم تاثیر چندانی نداشته است. بسیارتعجببرانگیز بود که مشاهده شد بیمارانی که کلسترول پایینتری داشتند، نسبت به بقیه بیشتر بر اثر بیماریهای قلبی فوت میکردند. قسمت اعظم مرگ و میر در افراد این گروه درسنین بالای 64 سال رخ میداد.
تیم متشکل از محققین انستیتوی ملی سلامت و دانشگاه کارولینای شمالی که اخیرا مامور بازنگری بر آزمایشات دانشگاه مینهسوتا شدهاند، میگویند نبود اطلاعات بهروزشده در این فاصله زمانی 40 ساله سبب بدفهمی ما ازنکات کلیدی تحقیقات پیشین است. آنها تاکید میکنند عدم انتشار کامل نتایج کسب شده در آن زمان باعث شده مزایای رعایت این رژیم خاص بزرگنمایی شده و ضررهای آن هم دستکم گرفته شوند. «اگر این گزارشات در زمان خودش بطور کامل منتشر شده بود، مسیر تحقیقات بیماریهای قلبی عروقی سمت و سوئی دیگر مییافت وتوصیههای بهداشتی هم شکل دیگری میگرفت.» دور جدید تحقیقات از گام نخست با انتقادات شدید، خصوصا از سوی پیشگامان نهضت تقابل با چربیهای اشباع، روبرو شده است. والتر ویلت، رییس دپارتمان تغذیه دانشگاه هاروارد، با بیارتباط خواندن گزارش دانشگاه مینهسوتا با یافتههای امروز که تاکید بر جایگزینی چربیهای اشباع توسط روغنهای غیر اشباع دارند، میگوید گزارش فاقد اطلاعات بدرد خور است و قسمتهایی از گزارش که جنبه علمی دارند، با علم امروز در ارتباط با حذف چربیهای اشباع، همسو است. او آزمایش یاد شده را در حد یک پانوشت تاریخی برای درج ذیل تحقیقات امروزین معتبر میداند.
از آنجا که بیماریهای قلبی در صدر دلایل فوت در ایالت متحده بوده و آمریکاییها مصرف کنندگان عمده گوشت قرمز و لبنیات هستند، موضوع مضرات چربیهای اشباع همیشه در مرکز توجه متولیان امر سلامت قرار دارد. سیاست دولتی بهداشت در آمریکا همیشه چربی اشباع را مولد تمامی مشکلات سلامت دانسته و مردم را به مصرف کمتر مواد خوراکی حاوی آن تشویق کرده است. در کتاب راهنمای تغذیه توصیه شده که هر فرد روزانه حداکثر 5 قاشق چایخوری از روغنهای گیاهی شامل: ذرت، آفتابگردان، زیتون، بادامزمینی و سویا استفاده کند. در این کتاب تصریح شده که روغنها باید جایگزین چربیهای اشباع شوند، نه اینکه در کنار مصرف آنها به رژیم غذایی ما اضافه شوند. اما این تئوری که حذف چربیهای اشباع سبب سلامتی ما میشود، بصورت کامل اثبات نشده و در سالهای اخیر تجربیات متعدد بالینی و مشاهدات در سطح گسترده، عکس این مطلب را نشان داده است.
کریستوفر رامزدن، بازرس منتخب انستیتوی ملی سلامت، میگوید: «مهم این است که چربی اشباع را با چه چیزی جایگزین میکنیم. قدر مسلم در مورد مفید بون روغنهای گیاهی بزرگنمایی شده است.» رامزدن و همکارانش در تحقیقات خود به اثرات سوء اسید لینولئیک پی بردند. این اسید یکی از اجزای تشکیل دهنده روغنهای گیاهی بوده و پیش از پیدایش کشاورزی، انسانها روزانه 2-3 گرم از این ماده را دریافت میکردند. رامزدن میگوید، امروزه این ماده بیش از حد تحمل بدن به آن وارد میشود و بدن ما آمادگی آن را ندارد. غذای آمریکاییان امروزی آغشته به روغنهای گیاهی است و تنقلات هم از این قاعده مستثنی نیستند.
دلایل عدم انتشار مطالعات دانشگاه مینهسوتا روشن نیست. این مطالعه با بودجه دولتی انجام شده بود و طیف گستردهای را از افراد در سنین و وضعیت سلامت متفاوت در بر میگرفت. نتایج آزمایشات خون مستمر به صورت دقیق به ثبت رسیده است. ویلت دلیل ناقص بودن آن را کوتاه بودن دوره رعایت رژیم غذایی شامل روغن گیاهی میداند، چنان که گفته شد این مطالعه روی افرادی که تحت درمان روانی بودند، انجام میشد و برخی از شرکت کنندگان به علت بهبود وضعیت روانیشان از بیمارستان مرخص میشدند. البته یک چهارم بیماران بیش از یک سال تحت رژیم بودند که با توجه به تعداد زیاد شرکتکنندگان نتیجه قابل توجهی بدست آمد که نادیده گرفته شدن آن توسط مسئولین وقت سوالبرانگیز است. آنسل کیز و ایوان فرانتز دو محقق ارشد تحقیق یاد شده درگذشتهاند.
استیون بروست، متخصص بازنشسته آمار پزشکی، برای رساله فوقلیسانس خود از نتایج تحقیق مینهسوتا بهره برده و دلیل اصلی عدم ارائه نتایج این تحقیق را در زمان خود، محدودیتها و نواقص روشهای تحلیل آماری در آن زمان میداند. نرمافزارهای تحلیلگر در دسترس همگان نبود، بنابراین پردازش اطلاعات حاصله بصورت قابل ارائه انجام نگرفت. از سوی دیگر نتایج برای محققین مجری آن نیز تعجببرانگیز بود. آنان با پیشفرض امالامراض بودن کلسترول شروع بکار کرده بودند و با نقض این تفکر مواجه شده بودند. این سوالی بود که خود آنها با آن مواجه شدند: ایراد از تئوری تثبیت شده است یا از نتایجی که ما استخراج کردهایم؟
منبع: واشنگتن پست