«جمال اسلامیان» چهل ساله، یک کارگر پیمانکاری سیمان دشتستان است که پس از 9 سال قرارداد کارش دیگر تمدید نشده ، او بیش از دو سال است به علت آلودگی و گرد و غبار محیطی به بیماری پوستی مبتلاست و ظاهرا همین مسئله باعث شد تا کابوسی که روزها و هفتههای اخیر او را رها نمی کرد رنگ واقعیت به خود بگیرد.
با این همه با فرارسیدن بهار و آغاز سال جدید، جمال اسلامیان به دلیل بیماری و از آنجا که قرارداد موقتش خاتمه یافته است برخلاف دیگر همکارانش اخراج میشود
آقای اسلامیان قصه بیماری و بیکاری و نگرانی این روزهای خود را اینگونه روایت می کند:
این هفته بعد از روزهای متوالی که در نگرانی به سر می بردم، به مدیریت شرکت پیمانکاری مراجعه کردم که پاسخ مدیران شرکت، آخرین ضربه کاری را به من وارد کرد: اخراج شدم و قرار نیست دیگر قرارداد من را تمدید کنند.
من به خاطر بیماری اخراج شدم و جالب این که کارفرما به من گفت می توانی به هرجایی که خواستی مراجعه کنی، به اداره کار شکایت کنی اما بدان که قراردادت تمدید نمی شود.
جمال از سابقه بیماری خود اینطور می گوید: «من بیش از دو سال است که به دلیل آلودگی محیط کار به بیماری پوستی مبتلا شده ام. بازرسان ایمنی و بهداشت کار بارها بیماری شغلی من را تایید کردند و از کارفرما خواستند که من را به بخش دیگری منتقل کند تا کمتر در معرض آسیب باشم، اما همچنان برای دو سال من را در همان محیط آلوده و مضر نگاه داشتند.»
بیماری من ابدا مصری نیست، در واقع نوعی حساسیت پوستی است که در دو سال گذشته روز به روز پیشرفت کرد تا جایی که در یک سال گذشته، سوزش و خارش پوست بدنم امانم را برید.
در طول این یک سال، به پزشکان بسیاری مراجعه کردم تا جایی که در سه ماه گذشته از سر استیصال در مرخصی استعلاجی به سر بردم و در همه مدتی که در مرخصی پزشکی بودم، نگرانی از واکنش احتمالی کارفرمایان در آغاز سال جدید و احتمال عدم تمدید قرارداد، امکان استراحت و آسایش را از من سلب کرده بود.
حالا با داشتن سه فرزند و با وجود نه سال سابقه کار ، بیکار شده ام و در حالی که هیچ منبع درآمدی دیگری ندارم، با وجود بیماری سنگین باید نگران آینده فرزندان نوجوانم باشم.
جمال اسلامیان این روزها در پی مراجعه به اداره کار بوشهر است. با این امید که گشایشی حاصل شود و بتواند حکم بازگشت به کار بگیرد.
آخرین جمله جمال این است: در تمامی سالهایی که به عنوان کارگر پیمانکاری در کارخانه سیمان کار کردم، برای معاش خانواده و تامین لقمهای نان سلامتی خود را تاخت زدم، اگر واقعا قرار باشد به خاطر سالها کار درمحیط آلوده کارخانه سیمان و ساعت ها ایستادن در زیر ذرات غبار آهک، از کار اخراج شوم، نمی دانم که باید به کجا پناه ببرم؟