روزنامه آرمان نوشت: «من مايلم اسم تهران را شهر بيدفاع يا شهر بيپناه بگذارم.» اين اظهارنظر را روز گذشته يك عضو شوراي شهر تهران در حالي انجام داده است كه گفتههاي او درباره تهديدات طبيعي كه تهران را تهديد ميكند، نيست، بلكه بيشتر درباره غيرايمن بودن ساخت و سازها و بروز برخي تخلفات صنفي كه سلامت شهروندان را به خطر مياندازد است. اين در حالي است كه تهران به اذعان رئيس جمعيت هلال احمر در حالت طبيعي روي بمب ساعتي است. بلاياي طبيعي از يك سو و ساخت و سازهاي مشكلدار از سوي ديگر باعث شدهاند كه غيرايمن بودن شهر تهران دو برابر شود.
اقبال شاكري در دويست و سي و چهارمين جلسه چهارمين دوره شوراي شهر تهران، گفت: «من مايلم كه اسم تهران را شهر بيدفاع يا شهر بيپناه بگذارم. سازمان ملي استاندارد اخيرا گزارشي منتشر كرده و در آن اشاره كرده است كه از دو هزار و 300 آسانسور موجود در بيمارستانها، شهرداريها و ادارات 11 آسانسور استاندارد است كه حدود نيم درصد از مجموعه آسانسورها ميشود.» اين عضو شوراي شهر در اظهارنظر خود تنها به آسانسورهاي ادارات و اماكن عمومي اشاره كرده است كه انتظار ميرود ايمني در آنها بيشتر رعايت شود. اگر وضعيت آسانسورهاي آپارتمانها و ساير ساختمانهاي شهر تهران را به اين فهرست اضافه كنيم، بايد بگوييم آمار ايمن بودن نيم درصد آسانسورها خيلي خوشبينانه است، زيرا ايمني آسانسورها در اين مكانها بسيار پايينتر از ادارات است. بنا برگزارشهاي سازمان آتشنشاني تهران، آمار حوادث آسانسور در سال93 به سه هزار و 200 مورد رسيد كه تعداد كشته و زخمي اين حوادث، حدود 70 نفر بوده است. با يك محاسبه سرانگشتي، روزانه هشت مورد حادثه آسانسور اتفاق افتاده است. فراواني حادثهها بين ساختمانهاي نوساز و قديمي محله هم به يك اندازه است كه كيفيت بد مواد مصرفي در ساخت تسمه و اهرم نگهدارنده و اجناس چيني عاملي براي اين موضوع است. البته بايد گفت آمار واقعي حوادث آسانسور از اين هم بيشتر است زيرا در بسياري از مواقع مردم و اهالي ساختمان خودشان دست به كار ميشوند و بدون خبر دادن به آتش نشاني موضوع را ختم به خير ميكنند. با نگاهي به اين آمار كه هر سال هم رقم شان از سال قبل بيشتر ميشود بايد گفت در آينده نه چندان دور بايد اسم آسانسور را به فهرست دستگاههاي خطرناك اضافه كرد و شايد هم ادامه اين وضعيت به اين منتهي شود كه روي آسانسورهايمان بايد بنويسيم: «با وصيت وارد شويد، خطر مرگ شما را تهديد ميكند!»
5/99 درصد آسانسورها استاندارد نيستند
عوامل مختلفي نظير اقدام پيمانكاران به خريد قطعات آسانسور بيكيفيت براي كاهش هزينه، نصب آسانسورها توسط افراد فاقد صلاحيت و وجود قطعات تقلبي آسانسور در بازار دست به دست هم دادهاند و باعث شدهاند وضعيت آسانسورها در كشور ما تا اين حد اسفبار باشد كه تنها نيم درصد آنها برچسپ استاندارد بگيرند. اين آمار نيم درصدي استاندارد آسانسورها در شرايطي به دست آمده است كه استاندارد آسانسور در كشور ما مبناي قوي از نوع اروپايي دارد. «مبناي استاندارد ملي ايران درباره آسانسور، استاندارد اروپاست كه پس از راه اندازي آن، توسط شركتهاي بازرسي، مورد بررسي قرار ميگيرد و در صورتي كه كليه موارد ايمني و استاندارد رعايت شده باشد گواهي داده ميشود. آن موقع است كه سازنده ساختمان ميتواند از شهرداري پايان كار دريافت كند. استاندارد اروپا تاكيد دارد كه پس از بهرهبرداري، هر سه سال آسانسور به صورت دورهاي بازرسي شود كه اين قانون در ايران تصويب شده اما به دليل نبود ضمانت اجرايي و مشكلات فرهنگي، هنوز اجرا نشده است.» شاكري، رئيس كميته عمران شوراي شهر در بخش ديگري از سخنانش درباره استانداردسازي آسانسورهاي شهري توضيح داد: «سازمان نظام مهندسي بايد شركتهاي بازرسي در دوره بهرهبرداري ساختمانها را فعال كند تا استانداردهاي آسانسورهاي مصرفي افزايش يابد.»
آمادگي نيمدرصدي براي زلزله
رئيس كميته عمران شوراي شهر در بخش ديگري از سخنانش گفت: «معاينه فني مخزنهاي CNG انجام نميشود و خودروهايي كه داراي مخازن CNG هستند به عنوان خودروهاي انتحاري در شهر ميچرخند.» اقبال شاكري افزود: «ما تنها نيم درصد آمادگي در برابر زلزله داريم، سه هزار اتوبوس فرسوده در شهر تردد ميكنند، بيش از 10 هزار ميليارد تومان نيز بدهي به مديريت شهري است كه جمع اين موارد موجب ميشود تهران شهر بيدفاعي باشد.» اين گفته شاكري درباره آمادگي نيم درصدي در برابر زلزله زماني برای ما ملموستر ميشود كه اظهارنظر يك هفته قبل رئيس جمعيت هلال احمر را به ياد بياوريم كه گفت: «ما در تهران روي يك بمب ساعتي زندگي ميكنيم و وقوع يك زلزله شديد كه ميتواند بحران جدي براي كشور باشد اين شهر را تهديد ميكند. لازمه مقابله و آمادگي با اين بحران داشتن يك ترس منطقي است تا تاب آوري جامعه در مقابله هر حادثه و بحراني افزايش يابد.» سيد امير محسن ضيائي با تاكيد بر اينكه تاب آوري يعني برگشت به وضعيت اول و ايجاد يك جامعه ايمن و تاب آور، كاري هزينه بر، مستمر و زمان بر است، افزود: «تفاوت بين جوامع توسعه يافته و نيافته ميزان آمادگي و آسيبپذيري و در نتيجه ميزان تاب آوري آنها در برابر بحرانهاست.» با اين اوصاف تهران در شرايطي روي يك بمب ساعتي قرار گرفته است كه كمتر از نيمدرصد براي آن آمادگي دارد. ساختهاي فرسوده و فاقد مقاومت تنها يكي از هزاران مشكل شهر تهران است.
تهران، ششمين شهر آسيبپذير جهان
در جديدترين رتبه بنديهاي خطرناكترين شهرهاي جهان به لحاظ خطرهاي طبيعي تهران پايتخت ايران رتبه 10 دهم را كسب كرد. بر پايه گزارش شركت بيمه اتكايي سوئيس (سوئيس ره) تهران با 6/15 ميليون جمعيت، دهمين شهر دنيا از نظر آسيبپذيري در برابر بلاياي طبيعي است. اين شهر بر اساس شاخص «جمعيت بالقوه تحت تأثير زلزله» ششمين شهر آسيبپذير جهان به شمار ميرود. هر ساله فهرست بلندبالايي از هشدارها درباره زلزله احتمالي از سوي كارشناسان منتشر ميشود كه در لابهلاي اخبار گم ميشوند و مسئولان هم بياعتنا از كنار آنها ميگذرند. دو هفته قبل، پدر علم زلزلهشناسي ايران با بيان اينكه راه نجاتي براي تهران وجود ندارد، گفت: «اگر زلزله بيش از هفت ريشتر در شهر تهران روي دهد ما در كره زمين از نظر تعداد كشتهها، زخميها و تعطيلي پايتخت ركورددار خواهيم شد.» بهرام عكاشه افزود: «عمق فاجعه به حدي خواهد بود كه تاكنون در هيچ جاي ديگر دنيا روي نداده است. هيچ شهري در دنيا تا به اين حد آسيب نديده است كه تهران در صورت روي دادن زلزله آسيب خواهد ديد. به نظر من سالياني طولاني اين شهر تعطيل خواهد شد و زمان زيادي طول ميكشد تا اين شهر دوباره بتواند به زندگي بازگردد و بتواند به مردمش سرويسهاي لازم را بدهد.» تصميمهاي كارشناسي نشده، بيبرنامه و نابخردانه ادامه دار، نه در يك روز و دو روز بلكه در بيشتر از يك قرن تهران را به وضعیتي كه در آن قرار گرفته است رساندند. در اين بين برخي تلاشهاي كارشناسي نشدهاي هم كه براي بهبود آن انجام میشود تأثيري در بهبود شرايط ندارند.